علی ربیعی در جلسه «آیین ارجگذاری دو دهه نقشآفرینی انجمن علوم سیاسی ایران در سپهر دانش سیاست» شركت كردم. همیشه معتقد بودهام كه افزایش مشاركت اجتماعی منجر به اثربخشی بیشتر فعالیتهای تكتك آحاد در جامعه شده و در این میان نهادهای مدنی - علمی میتوانند نقش تعیین كنندهای همراه با افزایش آگاهیبخشی، توزیع اطلاعات و نگاه علمی ایفا كنند. از این رو نهادهای مدنی علمی نه تنها به نیازهای صرفا علمی بلكه به نیازهای فرهنگی- اجتماعی همپاسخ میدهند. بهطور كلی نهادهای مدنی، میتوانند نقش میانجیهای اجتماعی را هم برعهده بگیرند، خصوصا اگر نهادهای مدنی دارای ماهیت علمی و منبع و كانون تولید دانش باشند. به رغم این واقعیت كه حیات اجتماعی با نهادهای علمی نشاط میگیرد و پویا میشود، در فضای رسمی علمی روندهای محدودكننده و تنگنظرانهای مشاهده میشود. متاسفانه در استخدام، ارتقا، تایید صلاحیت عمومی و جذب اساتید جدید دانشگاهها شاهد روندی هستیم كه اگر ادامه یابد دیگر حرفی نو و كارگشا از دانشگاهها خصوصا در زمینه علوم انسانی شنیده نخواهد شد. در صورت ادامه این فرآیند، پیشبینی میشود كه در آیندهای نه چندان دور حوزه نظریهپردازی از دانشگاهها رخت برخواهد بست. با این وصف انجمنهای علمی میتوانند این رسالت حفظ نهادهای نظریه پردازی و ترویج علم را تا حدودی برعهده بگیرند.در این مراسم به نكاتی چند اشاره كردم: همواره این سوال باقی است با توجه به اینكه ما آرمانهایی روشن، پاسخگو و كاملا پیشرو را داشتهایم چرا در دست یافتن با آنها دچار كاستی شدهایم؟ به اذعان وجدان جمعی جامعه، امام خمینی (ره) فردی بود كه با همه صداقت آرمانها را بیان میكرد. فقرزدایی، زندگی با كرامت مردم و میزان قرار دادن رای ملت، مشاركت سیاسی و اجتماعی را خواهان بود. انقلابیون و پدران قانون اساسی ما نیز صادق بودند. اما پرسش این است، وضعیت ما اكنون چرا چنین شده است؟بیتردید یكی از دلایل ایجاد وضعیت فعلی، فقدان دانش برای درك درست از جهان و داخل است. ما هم در عاملیت و هم ساختار، در سیاستگذاری و اجرای سیاست در ساخت قدرت به خوبی بر اساس دانش عمل نكردیم. یكی از دلایل این امر، این است كه با دو امتناع همزمان در عرصه مدنی و سیاسی مواجه بودهایم. ساخت قدرت مایل نیست از روشنفكری استفاده كند و روشنفكری هم مایل نیست با ساخت قدرت كار كند. برخی از اتفاقات منجر به جریان نگرفتن دانش لازم و در نتیجه پدید آمدن نهادهای ناكارآمد شده است و با توجه به مشكلات موجود در سیستم جذب و جایگزین شدن شیوههای جذب غیرعلمی نتوانستیم به آرمانها نائل شویم. در این میان انجمنهای علمی به خصوص در حوزه علوم انسانی با كاركردهای متنوع خود میتوانند به بهبود فرآیند كمك كنند. من فكر میكنم انجمنهای علمی باید حداقل سه كاركرد داشته باشد: ۱ - تولید علم و دانش: اینقدر باید نوشت كه نادانی زیر خروارها نوشته دفن شود. ۲- گفتوگوی اجتماعی: انجمنها میتوانند به كانون گفتوگوی اجتماعی و نزدیك كردن آرا و نیز مدارا و بركشیده شدن نظریات بهبودبخش كمك كنند . ۳- میانجیگری اجتماعی: جوامع بدون میانجیهای اجتماعی پایداری مناسب را نخواهند داشت. به علل مختلف در جامعه ما از نقش میانجیهای اجتماعی كاسته شده. میانجیها لولای بین ساخت قدرت و مردم و جامعه هستند. كاركرد نقش میانجیگری در شرایط امروز میتواند هم به عملكرد بهتر ساخت قدرت و همراه كردن و منطقی كردن خواستهای مردم كمك كند.
نظرات